این موضوع ممکن است برای مقامات عالیرتبه فیفا که استثنائاً پاک و مبرا بودهاند مناسب و جالب باشد و شاید این افراد بتوانند در این شلوغی به جایگاهی بهتر برسند و رشد کنند؛ اما اگر همه ماجرا به همین حد و سطح خلاصه شود، ابعاد بسیاری از موضوع پنهان میماند و در تصویر کلی از یک فساد تاریخی در یک سازمان ورزشی جهانی، گم میشوند.
البته بسیاری از مردم نسبت به این نوع پردازش به موضوع معترضند. آنها اعتقاد دارند که اتفاقاً اصل موضوع هم همین است که عدهای از مقامات عالیرتبه فیفا رشوه گرفته و متهم به فساد هستند و باید برابر قانون با آنها برخورد شود، همین.
البته فهرست متهمان و مجرمان بسیار طولانی و بلند بالاست. مسلم است زمان زیادی طول خواهد کشید تا تکلیف این پرونده قطور روشن شود. چندان هم نباید به پایان خوش این فیلم سینمایی خوش بین و امیدوار باشیم. امید به این که همه مجرمان به جزای خود برسند. این هرگز شدنی نیست.
اما یک چیز خیلی روشن است؛ آن هم این که آبشاری از اشتباهات به صورت تصادفی و ناگهانی بر سر فیفا سرازیر نمیشود. مدیریت معیوب و پر از ایراد در سازمان جهانی فوتبال باعث شده تا چنین مشکلات بزرگی رخ دهد. خطراتی که ممکن است از همین بخش متوجه دنیا شود، بسیار روشن و واضح هستند. بخش عظیمی از ثروت نجومی آرام گرفته در دنیای فوتبال، ممکن است از آن خارج شده و در جای دیگری هزینه شود. ثروتمندانی که مدت ها پول خود را صرف قاچاق کالا یا مواد مخدر میکردند، مدتی بود به هزینه کردن در دنیای درآمدزای فوتبال راضی شده بودند اما حالا که چنین سازمان فاسد و خطرناکی را رویت کردهاند، دلیلی برای ادامه مهربانی با آن ندارند و شاید ثروت خود را جای دیگری به جریان بیندازند.
راه حل روشن و واضحی پیش روی فیفا قرار دارد. حالا دیگر همه میدانند که فیفا از سال های سال قبل، دچار تب دیکتاتوری شده و ماجرای "یک کشور – یک رای" تنها در حد شعار در این سازمان معنا شده است. گویی یک شورای امنیت پنهان، در قلب فیفا وجود داشته و هر کاری که دلش خواسته، کرده است. رای این همه کشور هم گویا تاثیری در اصل سیاستهای فیفا نداشته و ندارد. وقتی سازمان ملل متحد در جهان خود را برابر دهها سازمان بسیار بزرگتر میبیند، دیگر اعتماد به نفسی ندارد. دیگر دلیلی برای جنگیدن با ظالمان نمیبیند. دیگر از هر تلاشی برای برقراری عدالت صرف نظر میکند؛ اما همیشه ویترینی از مساوات و عدالت را دور تا دور ساختمانش میچیند تا همچنان دوستش بدارند و تعطیل نشود. فیفا هم دچار همین مشکل شده است، او خیلی کوچکتر از میزان قدرتی بود که در اختیارش گذاشته بودند و شاید ظرفیت این همه بزرگی را نداشت. از خود بیخود شد و دست به کارهایی زد که مدیران جهانی را خوش نیامد، اشتباه کرد و باعث شد تا خشم آمریکا و انگلیس برانگیخته شود. این بزرگترین اشتباه فیفا بود، این سازمان به ظاهر بزرگ اما به غایت کوچک نباید آمریکا را عصبانی میکرد!
مشکل بزرگ فوتبال در کل این است که باید آمریکایی شود و به آمریکایی شدن تن نمیدهد. البته که این آمریکایی شدن می تواند معانی زیادی داشته باشد اما در یک سطح پایین و معمولی هم میشود به این موضوع پرداختف مثلا چرا باید فوتبال آمریکایی دو داور اصلی داشته باشد، بسکتبال ۳ داور و اما فوتبال تنها یک داور؟
اگر امکان بازبینی و ویدئو چک در فوتبال وجود داشته باشد، اگر بیش از یک داور آنهم خارج از زمین و در حالتی کاملا مسلط حضور داشته باشد، بسیاری از خطاها و درگیریها در فوتبال تشخیص داده میشوند و تعداد خطاها و خشونتها هم کمتر میشود. سیستم مجازات در فوتبال هم زیادی شدید است و داور که میبیند با یک کارت زرد، بازیکنی را به مرز اخراج نزدیک میکند به این راحتی به او کارت زرد نمیدهد؛ در حالی که مثلا در هاکی یا در فوتبال آمریکایی اخراج یک بازیکن ربطی به بازی بعدی ندارد و برای دقایقی مجبور میشود خارج از زمین بماند.
× ریچارد اپستین (استاد دانشکده حقوق دانشگاه شیکاگو و دانشگاه نیویورک)